کرونا وقتی که شناسنامه گرفت
من و فنگ و جسیکا و مایکل و واران و چانگینگ در آزمایشگاه ، اغلب با هم بودیم. کار هرروز ما ، در کنار کار همیشگی مان ، این بود که کرونا را چک کنیم .کرونا موجود بی آزاری که در آزمایشگاه وجود او را در حیوانات حس نمی کردیم. هر وقت سر اغ کرونا می رفتیم، یک مقاله ی جدید کنارش می دیدیم . یک روز بعد از آزمایش سختی که داشتیم . متوجه شدم کنار کرونا مقاله ایی با مضمون بررسی نظریه انتخاب طبیعی داروین و همچنین پراکندگی گونه ها و بیماریها از آلفرد والاس دیده می شود.که خیلی برای ما قابل توجه بود.
روز چهارشنبه بود. که آن روز هوا خیلی آلوده بود.البته همه ی کشورها آلودگی بسیار بالا داشتند . در این سال تعداد روزهای آلودگی از روزهای سالم بیشتر بود . به طوری که همه ی کشورها ، شرایط بحرانی اعلام کرده بودند . کنار کرونا مقاله ی آلودگی هوا را دیدم . مقاله ایی بسیار ارزنده بود. البته آن روز وقت نداشتم ، مقاله را مطالعه کنم .چون باید به یک سمینار علمی می رفتم . که روز بعد دوستم چانگینگ در خصوص مقاله برایم صحبت کرد.
کرونا ، دیگر خیلی مهم شده بود. میزبان مقالات روز محیط زیستی و اقتصادی شده بود. روز دوشنبه وقتی زودتر از بچه ها وارد آزمایشگاه شدم . مقاله ایی در خصوص نظریه ی قدیمی توماس مالتوس اقتصاد دان معروف دیدم . همکارانم ،آنروز همایش بودند و دیر کردند و من مقاله را صبورانه خواندم . بسیار مقاله ی سنگین و جذاب بود .در آخرین ماه فصل پاییز بود که کنار کرونا نوشته ی استیون ویلیام ها وکینگ در خصوص کاربرد هوش مصنوعی و خطرات آن و همچنین ، انتشار بیماری همه گیر در کل دنیا توجهم را جلب کرد. آن روز من در آزمایشگاه بیشتر ماندم . تا مقاله را بیشتر مرور کنم.
من یک هفته ایی به آزمایشگاه نرفتم و ماموریت داشتم . وقتی برگشتم ، دیدم کنار کرونا ، دیگر مقاله ایی نیست ! انگار کرونا دیگر رفته بود ! مثل همیشه سخت ، سرگرم کار بودیم . بعد از چند هفته فنگ و جسیکا به من گزارش عجیبی دادند . که گفتند کرونا شناسنامه گرفته و نامش کووید نوزده شده است.
درباره این سایت